گروه بینالملل مشرق - الهام علیاف رئیس جمهوری آذربایجان سهشنبه همراه با هیئتی سیاسی - اقتصادی به تهران سفر میکند. سفری که به دعوت دکتر روحانی رئیس جمهوری ایران انجام میشود و قرار است در آن ضمن گسترش مناسبات تهران-باکو، تحولات منطقه و دیدگاههای دو طرف نیز بررسی شود.
کشور آذربایجان همسایه شمالغربی ایران در سالهای اخیر روابط پیچیدهای با ایران داشته است و دستکم (اگر نخواهیم موضعی شدیدتر اتخاذ کنیم) میتوان با اطمینان گفت که حق همسایگی و حسن همجواری را به جای نیاورده است. از تعطیلی دفاتر فرهنگی ایران در این کشور تا فشارهای غیرعادی بر شیعیان این کشور که اکثریتی 85 درصدی دارند و همپیمانی با رژیم صهیونیستی، تنها مواردی از اختلافات و چالشهای سالهای اخیر ایران و آذربایجان است.
همزمان با سفر رئیس جمهوری آذربایجان، ضمن بررسی سابقه تاریخی روابط دو کشور و چالش سالهای اخیر میان تهران-باکو، فرصتهای این سفر برای ایران و آذربایجان را بررسی خواهیم کرد.
همزمان با سفر رئیس جمهوری آذربایجان، ضمن بررسی سابقه تاریخی روابط دو کشور و چالش سالهای اخیر میان تهران-باکو، فرصتهای این سفر برای ایران و آذربایجان را بررسی خواهیم کرد.
آذربایجان؛ دومین کشور شیعه جهان
جمهوری آذربایجان پس از ایران دومین کشور شیعه جهان محسوب میشود. بر اساس آمار مرکز تحقیقاتی «پیو»، 99.2 درصد از مردم کشور جمهوری آذربایجان مسلمان هستند و مابقی مسیحی و پیروان مذاهب دیگرند. علیرغم اینکه اسلام دین رایج این کشور است اما مردم آذربایجان بر اساس قومیت و فرهنگ تقسیمبندی شدهاند و آذربایجان مذهب رسمی ندارد. دولت از سال 2009 حجاب اسلامی در این کشور را به بهانههای واهی نظیر پنهان کردن موادمخدر و سلاح ممنوع کرد و بسیاری در تظاهرات علیه ممنوعیت حجاب اسلامی در این کشور بازداشت و زندانی شدند.
85 درصد از جمعیت مسلمان این کشور شیعه و 15 درصد ما بقی از اهل تسنن؛ و اکثریت شیعه از شیعیان دوازده امامی هستند. شیعیان در پایتخت «باکو» و در شهر لنکران و روستاهای اطراف آنها متمرکز هستند و اهل تسنن در شمال کشور زندگی می کنند.مهاجرانی مسیحی نیز مقیم باکو هستند و حکومت به آنها اجازه داده آزادانه مراسم عبادی خود را برگزار کنند. اسلام به دست اعراب و در قرن هفتم میلادی وارد این کشور شد. هم چنین در آذربایجان یک گروه کوچک یهودی نیز زندگی میکنند و در سه معبد که یکی از آنها در باکو قرار دارد به انجام مناسک دینی خود میپردازند. آذربایجان یک حکومت لائیک و سکولار دارد که غالبا از ترس گسترش اسلامگرایی و تبدیل ماهیت حکومت سکولار آن به یک حکومت با اکثریت شیعه، اجازه فعالیتهای جمعی سیاسی-مذهبی را به مسلمانان این کشور نمیدهد.
جمهوری آذربایجان پس از ایران دومین کشور شیعه جهان محسوب میشود. بر اساس آمار مرکز تحقیقاتی «پیو»، 99.2 درصد از مردم کشور جمهوری آذربایجان مسلمان هستند و مابقی مسیحی و پیروان مذاهب دیگرند. علیرغم اینکه اسلام دین رایج این کشور است اما مردم آذربایجان بر اساس قومیت و فرهنگ تقسیمبندی شدهاند و آذربایجان مذهب رسمی ندارد. دولت از سال 2009 حجاب اسلامی در این کشور را به بهانههای واهی نظیر پنهان کردن موادمخدر و سلاح ممنوع کرد و بسیاری در تظاهرات علیه ممنوعیت حجاب اسلامی در این کشور بازداشت و زندانی شدند.
85 درصد از جمعیت مسلمان این کشور شیعه و 15 درصد ما بقی از اهل تسنن؛ و اکثریت شیعه از شیعیان دوازده امامی هستند. شیعیان در پایتخت «باکو» و در شهر لنکران و روستاهای اطراف آنها متمرکز هستند و اهل تسنن در شمال کشور زندگی می کنند.مهاجرانی مسیحی نیز مقیم باکو هستند و حکومت به آنها اجازه داده آزادانه مراسم عبادی خود را برگزار کنند. اسلام به دست اعراب و در قرن هفتم میلادی وارد این کشور شد. هم چنین در آذربایجان یک گروه کوچک یهودی نیز زندگی میکنند و در سه معبد که یکی از آنها در باکو قرار دارد به انجام مناسک دینی خود میپردازند. آذربایجان یک حکومت لائیک و سکولار دارد که غالبا از ترس گسترش اسلامگرایی و تبدیل ماهیت حکومت سکولار آن به یک حکومت با اکثریت شیعه، اجازه فعالیتهای جمعی سیاسی-مذهبی را به مسلمانان این کشور نمیدهد.
آذربایجان در سال 1806 توسط روسیه اشغال شد و در سال 1918 اعلام استقلال کرد اما دو سال بعد به اتحاد جماهیر شوروی پیوست. از زمان شروع حکومت گورباچف تا نهایت آن بر تعداد مساجد در آذربایجان بسیار افزوده و بسیاری از این مساجد با حمایت مالی دولتهای دیگر مانند سعودی، ایران و عمان ساخته شد همانطور که قرآنها و کتابهای دینی بسیاری در میان مردم آذربایجان تقسیم شد. در سال 1991 یک حوزه علمیه تاسیس و قوانین مربوط به دین در قانون اساسی مشخص گردید ، ماده 6 قانون اساسی آذربایجان را به عنوان یک حکومت سکولار معرفی و ماده 19 جدایی دین از سیاست و برابری تمام ادیان در مقابل قانون را اعلام کرد و مقرر گردید نظام آموزش و پرورش بر اساس سیاست دولت سکولار باشد. [1]
سابقه روابط ایران و آذربایجان
آذربایجان تا حدود 200 سال قبل جزئی از خاک ایران بود اما طی جنگهای ایران و روسیه، این بخش از خاک ایران جدا شد. روابط ایران و جمهوری آذربایجان در گذشته روند مطلوب و قابل قبولی داشته است و بطور تاریخی، از همان زمان اعلام استقلال این کشور، روابط دیپلماتیک دو طرف نیز آغاز شد. هم اکنون دو کشور در بالاترین سطح، روابط دیپلماتیک با یکدیگر دارند و در دو سازمان «اکو» و «همکاری اسلامی» هم عضویت دارند. ایران و آذربایجان بیش از 600 کیلومتر مرز مشترک دارند.
در این میان چند موضوع نیز برخی چالشها و تیرگیهایی در روابط دو کشور ایجاد کرده است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
- مسأله قرهباغ و ارمنستان؛
منازعه قرهباغ و جنگ آذربایجان و ارمنستان یکی از نقاط تاریخی مورد اختلاف است، جایی که ارتش آذربایجان از قوای ارامنه شکست میخورد و بخشی از خاک این کشور به دست ارامنه فتح میشود و از آن زمان دو طرف در شرایط جنگی با یکدیگر به سر میبرند. از این رو، دولت آذربایجان همواره به همکاریهای نزدیک ایران و ارمنستان نگاهی خصمانه داشته است و ایران را به همکاری با دشمن این کشور متهم میکند. هرچند، این بدگمانی آذربایجان به ایران، ریشهای فراتر از منازعه با ارمنستان و ریشههای فرهنگی دارد که در بخش منازعات فرهنگی دو طرف به آن خواهیم پرداخت.
- بیتفاوتی دولت آذربایجان دربرابر اقدامات تحریکآمیز گروههای داخل این جمهوری؛
گروههایی از باند ناسیونالیستهای باکو، کنگرههای تحریکآمیز و ضدایرانی را تشکیل میدهند که در نهایت نتایج آن نه به سود دولت باکوست و نه مورد رضایت ایران و تنها دستاورد بیتفاوتی دولت آذربایجان، تیرگی روابط تهران-باکو بوده است. چه اینکه در طرف مقابل هم مخالفان جمهوری آذربایجان تا کنون با تدبیر مقامات ایرانی اجازه حضور و اقدامات تحریکآمیز در کشور را نیافتهاند
- حوادث و اقدامات تحریکآمیز؛
در این میان، آذربایجان اقداماتی را هم در برخورد با ایران مرتکب شده است که ردپای آن را باید در نزدیکی باکو به تلآویو و واشنگتن جستجو کرد. دولت آذربایجان در سال 90 و تنها چند روز پس از امضای توافق گسترش همکاری رسانهای دو کشور، ضمن تعطیلی دفتر صدا و سیما در باکو و اخراج کارمندان آن، دستور تعطیلی دفتر فرهنگی سفارت ایران در این کشور را هم صادر کرد. بدین ترتیب، در خرداد سال 91، ماموران امنیتی باکو از ورود رایزن فرهنگی ایران به باکو ممانعت و وی را از فرودگاه به ایران بازگرداندند. دولت باکو همچنین از ایران خواسته بود پخش برنامههای شبکه سحر را هم متوقف کند!
اما در همان سال 1390، دولت باکو مدعی شد یک مرزبان این کشور در پی تلاش یک گروه مسلح برای ورود به خاک آذربایجان کشته شده است. دو ماه بعد از آن حادثه، مرزبانان آذربایجان یک سرباز ایرانی در مرز این کشور با استان اردبیل را که به اشتباه وارد خاک آذربایجان شده بود به ضرب گلوله به شهادت رساندند. همان زمان گزارش شد سرباز 18 ساله ایرانی که به اشتباه از خط مرزی عبور کرده بود، توسط نیروهای آذربایجان دستگیر و (احتمالا به تلافی) تیرباران شده است. پس از این حوادث روابط دو کشور نیز متشنج شد. [2]
- نزدیک شدن باکو به رژیم صهیونیستی
اما یکی از مهمترین عوامل بر هم زننده روابط مناسب دو کشور، ارتباطات نزدیک آذربایجان با اسرائیل و نفوذ صهیونیستها در این همسایه ایران است. روابط نزدیک اقتصادی باکو با تل آویو که منتهی به همکاریهای امنیتی هم شده است، موجبات نگرانی جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده است؛ نگرانی که با انتشار خبرهایی از خریدهای تسلیحاتی باکو از اسرائیل، استقرار موساد در خاک این کشور و نصب سامانههای جاسوسی تشدید شده است. هرچند، مقامات آذربایجان (از جمله وزیر دفاع این کشور) تأکید کردهاند که باکو به خاک کشورش را برای حمله به ایران و کشورهای همسایه در اختیار هیچ کشوری قرار نخواهد داد.
سابقه روابط ایران و آذربایجان
آذربایجان تا حدود 200 سال قبل جزئی از خاک ایران بود اما طی جنگهای ایران و روسیه، این بخش از خاک ایران جدا شد. روابط ایران و جمهوری آذربایجان در گذشته روند مطلوب و قابل قبولی داشته است و بطور تاریخی، از همان زمان اعلام استقلال این کشور، روابط دیپلماتیک دو طرف نیز آغاز شد. هم اکنون دو کشور در بالاترین سطح، روابط دیپلماتیک با یکدیگر دارند و در دو سازمان «اکو» و «همکاری اسلامی» هم عضویت دارند. ایران و آذربایجان بیش از 600 کیلومتر مرز مشترک دارند.
در این میان چند موضوع نیز برخی چالشها و تیرگیهایی در روابط دو کشور ایجاد کرده است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
- مسأله قرهباغ و ارمنستان؛
منازعه قرهباغ و جنگ آذربایجان و ارمنستان یکی از نقاط تاریخی مورد اختلاف است، جایی که ارتش آذربایجان از قوای ارامنه شکست میخورد و بخشی از خاک این کشور به دست ارامنه فتح میشود و از آن زمان دو طرف در شرایط جنگی با یکدیگر به سر میبرند. از این رو، دولت آذربایجان همواره به همکاریهای نزدیک ایران و ارمنستان نگاهی خصمانه داشته است و ایران را به همکاری با دشمن این کشور متهم میکند. هرچند، این بدگمانی آذربایجان به ایران، ریشهای فراتر از منازعه با ارمنستان و ریشههای فرهنگی دارد که در بخش منازعات فرهنگی دو طرف به آن خواهیم پرداخت.
- بیتفاوتی دولت آذربایجان دربرابر اقدامات تحریکآمیز گروههای داخل این جمهوری؛
گروههایی از باند ناسیونالیستهای باکو، کنگرههای تحریکآمیز و ضدایرانی را تشکیل میدهند که در نهایت نتایج آن نه به سود دولت باکوست و نه مورد رضایت ایران و تنها دستاورد بیتفاوتی دولت آذربایجان، تیرگی روابط تهران-باکو بوده است. چه اینکه در طرف مقابل هم مخالفان جمهوری آذربایجان تا کنون با تدبیر مقامات ایرانی اجازه حضور و اقدامات تحریکآمیز در کشور را نیافتهاند
- حوادث و اقدامات تحریکآمیز؛
در این میان، آذربایجان اقداماتی را هم در برخورد با ایران مرتکب شده است که ردپای آن را باید در نزدیکی باکو به تلآویو و واشنگتن جستجو کرد. دولت آذربایجان در سال 90 و تنها چند روز پس از امضای توافق گسترش همکاری رسانهای دو کشور، ضمن تعطیلی دفتر صدا و سیما در باکو و اخراج کارمندان آن، دستور تعطیلی دفتر فرهنگی سفارت ایران در این کشور را هم صادر کرد. بدین ترتیب، در خرداد سال 91، ماموران امنیتی باکو از ورود رایزن فرهنگی ایران به باکو ممانعت و وی را از فرودگاه به ایران بازگرداندند. دولت باکو همچنین از ایران خواسته بود پخش برنامههای شبکه سحر را هم متوقف کند!
اما در همان سال 1390، دولت باکو مدعی شد یک مرزبان این کشور در پی تلاش یک گروه مسلح برای ورود به خاک آذربایجان کشته شده است. دو ماه بعد از آن حادثه، مرزبانان آذربایجان یک سرباز ایرانی در مرز این کشور با استان اردبیل را که به اشتباه وارد خاک آذربایجان شده بود به ضرب گلوله به شهادت رساندند. همان زمان گزارش شد سرباز 18 ساله ایرانی که به اشتباه از خط مرزی عبور کرده بود، توسط نیروهای آذربایجان دستگیر و (احتمالا به تلافی) تیرباران شده است. پس از این حوادث روابط دو کشور نیز متشنج شد. [2]
اما یکی از مهمترین عوامل بر هم زننده روابط مناسب دو کشور، ارتباطات نزدیک آذربایجان با اسرائیل و نفوذ صهیونیستها در این همسایه ایران است. روابط نزدیک اقتصادی باکو با تل آویو که منتهی به همکاریهای امنیتی هم شده است، موجبات نگرانی جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده است؛ نگرانی که با انتشار خبرهایی از خریدهای تسلیحاتی باکو از اسرائیل، استقرار موساد در خاک این کشور و نصب سامانههای جاسوسی تشدید شده است. هرچند، مقامات آذربایجان (از جمله وزیر دفاع این کشور) تأکید کردهاند که باکو به خاک کشورش را برای حمله به ایران و کشورهای همسایه در اختیار هیچ کشوری قرار نخواهد داد.
شهریور سال گذشته هم که یک پهپاد اسرائیلی که قصد ورود به حریم تأسیسات هستهای نطنز را داشت، توسط پدافند هوایی سپاه سرنگون شد. همان زمان مقامات کشورمان به اعلام این نکته بسنده کردند که این پهپاد در یکی از کشورهای همسایه در شمال ایران به پرواز در آمده است. همان موقع، پایگاه صهیونیستی دبکا نزدیک به منابع اطلاعاتی این رژیم خبر داد این پهپاد از پایگاه هوایی در نخجوان آذربایجان اعزام شده است. [3]
- اختلافات فرهنگی و تشدید فشار و برخورد با شیعیان
یکی موارد مورد نگرانی دولت آذربایجان، قدرت گرفتن شیعیان این کشور در صورت تقویت پیوندها با ایران است. از این رو با تحریک آمریکا و اسرائیل، باکو سلسله اقدامات ضدایرانی- ضد شیعی را آغاز کرد. جمله این اقدامات با هدف تضعیف، تحدید و سرکوب شیعیان آذربایجان و ایجاد جو هراس در میان اکثریت جامعه این کشور آغاز شد. دولت آذربایجان بسیاری از مساجد شیعیان این کشور را تعطیل و مناطق شیعهنشین را به محاصره در آورد. آب، برق و گاز این مناطق را قطع و بسیاری از شیعیان را بازداشت کرده است.
این تحرکات دولت آذربایجان همزمان با مراسم مذهبی و عزاداریهای شیعیان در ایام محرم در شهرهای شیعهنشین این کشور اجرا شده است. در جریان عزاداری اربعین سال جاری هم نیروهای امنیتی آذربایجان با حمله به دستههای عزاداری شیعیان در شهر نارداران، دهها نفر را شهید و مجروح ساختند و بسیاری دیگر را بازداشت کردند. آذربایجان میزبان چند امامزاده متبرک از جمله حضرت رحیمه خاتون خواهر امام رضا (ع) است که مرکز برگزاری مراسمات مذهبی شیعیان این کشور است.
بازداشت فعالان مسلمان این کشور در شرایطی صورت میگیرد که حضور هیاتهای صهیونیستی در باکو افزایش یافته است. خاخام آبراهام کوپر، معاون مرکز صهيونيستي سيمون ويزنتال آمريکا با هیات همراه به باکو سفر کرد و در ديدارهای جداگانه با مبارز قربانلی، رییس کمیته دولتی امور دینی و الله شکور پاشازاده، رييس اداره مسلمانان قفقاز بر حمایت کامل از سیاست باکو در حوزه دین و چندفرهنگ گرایی تاکید کرد. همچنین مراسم يادبود «هولوکاست» هم به مدد نفوذ لابی صهیونیستی در باکو، با حضور معاون مرکز صهيونيستي سيمون ويزنتال برگزار شد. [4]
این هراس دولت باکو از رشد تشیع و قدرت گرفتن شیعیان در حالی است که یک واقعیت در حوزه جامعه و امنیت آذربایجان نادیده گرفته شده است و آن خطر رشد جریانهای تکفیری و افراطی در این کشور است. در نتیجه مشکلاتی مانند فقر، فساد، نحوه حکومت و ناامیدی از غرب و پشتیبانی از برخی گروههای دینی توسط دولتهای خارجی، افراطگرایی دینی در آذربایجان در حال افزایش است. «گروه بینالمللی بحران»، که یک سازمان غیردولتی تحقیقاتی متشکل از سیاستمداران برجسته غربی است در گزارش خود در مورد اوضاع دینی آذربایجان آورده است: آذربایجان دولتی لائیک دارد و اغلب ساکنان آن میانهرو هستند. اما با این حال، شرایط منطقه و بحرانهای ناشی از گسترش تروریسم، تکفیریها و وهابیت در کشورهای سوریه، عراق و لبنان، آذربایجان نیز بدلیل داشتن اکثریت شیعه، در معرض خطر هجوم سلفیها قرار دارد که تا کنون بدلیل حکومت سکولار آن و پیمانهای متعدد با کشورهای صادرکننده تروریسم - از جمله رژیم اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای منطقه - این گروهها همانند آتشی در زیر خاکستر به حیات خود ادامه دادهاند. در حال حاضر چندین گروه سلفی-تکفیری از جمله القاعده و جیشالله در آذربایجان فعال هستند و اقدامات تروریستی را برنامهریزی میکنند.
- آذربایجان و تحریمهای ضد ایرانی
در زمینه همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران و آذربایجان در دوران تحریم، آنچه بصورت رسمی اتفاق افتاد، همراهی باکو با سازوکارهای ضدایرانی آمریکا و اتحادیه اروپا در تبادلات مالی با ایران بود و این کشور نیز تحریمهای ضدایرانی را رعایت میکرد. اما از سوی دیگر، آذربایجان در مواردی، از کانالهای غیررسمی به عنوان طرف ثالث برای دور زدن برخی تحریمها به کمک ایران آمده است. شاید تسهیلات اخیر ایران برای همکاری با باکو و انتقال نفت به گرجستان از خاک آذربایجان نیز ناظر به این همراهیهای غیررسمی باکو با تهران باشد.
وبسایت ویکیلیکس درباره روابط آذربایجان و اسرائیل اسنادی منتشر کرده است که نشان میدهد دو طرف توافقات پنهانی با یکدیگر داشتهاند، به این ترتیب که آذربایجان به رژیم اسرائیل اعلام کرده است در سازمانهایی مانند سازمان همکاری اسلامی، این کشور اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیان را محکوم خواهد کرد و در رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت حملات به لبنان و غزه علیه این رژیم رأی خواهد داد اما تعهد میدهد که این موضع دولت باکو، تأثیری بر روابط تجاری-امنیتی با تل آویو نخواهد داشت.
یکی موارد مورد نگرانی دولت آذربایجان، قدرت گرفتن شیعیان این کشور در صورت تقویت پیوندها با ایران است. از این رو با تحریک آمریکا و اسرائیل، باکو سلسله اقدامات ضدایرانی- ضد شیعی را آغاز کرد. جمله این اقدامات با هدف تضعیف، تحدید و سرکوب شیعیان آذربایجان و ایجاد جو هراس در میان اکثریت جامعه این کشور آغاز شد. دولت آذربایجان بسیاری از مساجد شیعیان این کشور را تعطیل و مناطق شیعهنشین را به محاصره در آورد. آب، برق و گاز این مناطق را قطع و بسیاری از شیعیان را بازداشت کرده است.
دولت آذربایجان همچنین در مناسبتهای مختلف، بسیاری از اعضای جنبشهای مسلمان و شیعه این کشور را بازداشت میکند. در تازهترین دور بازداشتها در هفتههای گذشته، حجت الاسلام طالع باقرزاده رئیس جنبش اتحاد مسلمانان که به شیخ نمر آذربایجان معروف است، حاج نوح بالا رحیم اف، حاج ذوالفقار میکاییل زاده، حاج المان آقایوف، حاج وقار اسکندروف، محمدعلی آخوندزاده، حاج الچین قاسم اف، فرهاد میرزا، علی نور، حاج ابوالفضل بنیادوف از جمله فعالان اسلامی و روحانیون سرشناس در جمهوری آذربایجان هستند، به اتهامات واهی نظیر در اختیار داشتن مواد مخدر و سلاح متهم و بازداشت شدهاند.
این هراس دولت باکو از رشد تشیع و قدرت گرفتن شیعیان در حالی است که یک واقعیت در حوزه جامعه و امنیت آذربایجان نادیده گرفته شده است و آن خطر رشد جریانهای تکفیری و افراطی در این کشور است. در نتیجه مشکلاتی مانند فقر، فساد، نحوه حکومت و ناامیدی از غرب و پشتیبانی از برخی گروههای دینی توسط دولتهای خارجی، افراطگرایی دینی در آذربایجان در حال افزایش است. «گروه بینالمللی بحران»، که یک سازمان غیردولتی تحقیقاتی متشکل از سیاستمداران برجسته غربی است در گزارش خود در مورد اوضاع دینی آذربایجان آورده است: آذربایجان دولتی لائیک دارد و اغلب ساکنان آن میانهرو هستند. اما با این حال، شرایط منطقه و بحرانهای ناشی از گسترش تروریسم، تکفیریها و وهابیت در کشورهای سوریه، عراق و لبنان، آذربایجان نیز بدلیل داشتن اکثریت شیعه، در معرض خطر هجوم سلفیها قرار دارد که تا کنون بدلیل حکومت سکولار آن و پیمانهای متعدد با کشورهای صادرکننده تروریسم - از جمله رژیم اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای منطقه - این گروهها همانند آتشی در زیر خاکستر به حیات خود ادامه دادهاند. در حال حاضر چندین گروه سلفی-تکفیری از جمله القاعده و جیشالله در آذربایجان فعال هستند و اقدامات تروریستی را برنامهریزی میکنند.
- آذربایجان و تحریمهای ضد ایرانی
در زمینه همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران و آذربایجان در دوران تحریم، آنچه بصورت رسمی اتفاق افتاد، همراهی باکو با سازوکارهای ضدایرانی آمریکا و اتحادیه اروپا در تبادلات مالی با ایران بود و این کشور نیز تحریمهای ضدایرانی را رعایت میکرد. اما از سوی دیگر، آذربایجان در مواردی، از کانالهای غیررسمی به عنوان طرف ثالث برای دور زدن برخی تحریمها به کمک ایران آمده است. شاید تسهیلات اخیر ایران برای همکاری با باکو و انتقال نفت به گرجستان از خاک آذربایجان نیز ناظر به این همراهیهای غیررسمی باکو با تهران باشد.
سفر الهام علیاف و فرصت گشایش در روابط
رئیس جمهور آذربایجان فروردین ماه سال گذشته نیز به ایران سفر کرده بود. سفری که در آن الهام علیاف با رهبر انقلاب نیز دیدار و گفتگو کرد و خبرهای خوبی هم از آن منتشر شد. از ابراز علاقه الهام علیاف به دیدارهای مکرر و منظم با رهبر انقلاب تا وعده تعمیق روابط دوجانبه بویژه با تأکید و تمرکز بر اشتراکات فرهنگی دو کشور، از جمله حاشیههای دیدار رئیس جمهور آذربایجان با رهبر انقلاب بود. صمیمیت این دیدار به حدی بود که رهبر انقلاب و آقای علیاف با یکدیگر به زبان آذری هم سخن میگفتند و احوالپرسیها را با زبان آذری انجام میدادند.
هرچند، در فاصله نزدیک به دو سال از دیدار قبلی تا دیدار امروز آقای علیاف با رهبر انقلاب، روابط دو کشور روندی پایدار را طی کرده است، اما سرکوب شیعیان آذربایجان در این مدت شدت بیسابقهای گرفته است. سفر اخیر رئیس جمهور آذربایجان و هیات همراه به کشور فرصت دیگری است تا دو کشور ضمن تأکید بر اشتراکات مذهبی-فرهنگی بویژه در شرایط خاص منطقه و رشد جریانات تکفیری-تروریستی، بر تقویت بنیانهای اعتقادی اصیل اسلامی تمرکز کرده و در مبارزه با تروریسم به نقطه مشترک برسند.
مقامات کشورمان علاوه بر فرصتهای اقتصادی این سفر، فرصت مهم تری برای تحکیم پیوندهای فرهنگی تهران-باکو دارند. با توجه به حجم عظیم تروریستهای تکفیری وارداتی از شمال قفقاز به سوریه، جامعه شیعیان باکو در منطقه قفقاز یک ظرفیت بینظیر برای جلوگیری از رشد تفکرات افراطی و گسترش اسلام رحمانی در این منطقه و امتداد آن تا روسیه است.
مقامات آذربایجان باید این نکته را دریابند که حرکتهای سرکوبگرانه با حمایت صهیونیستها در جامعه شیعی این کشور، فضا را برای گسترش وهابیت و فعالیت گروههای تکفیری و افراطی فراهم خواهد کرد.
رئیس جمهور آذربایجان فروردین ماه سال گذشته نیز به ایران سفر کرده بود. سفری که در آن الهام علیاف با رهبر انقلاب نیز دیدار و گفتگو کرد و خبرهای خوبی هم از آن منتشر شد. از ابراز علاقه الهام علیاف به دیدارهای مکرر و منظم با رهبر انقلاب تا وعده تعمیق روابط دوجانبه بویژه با تأکید و تمرکز بر اشتراکات فرهنگی دو کشور، از جمله حاشیههای دیدار رئیس جمهور آذربایجان با رهبر انقلاب بود. صمیمیت این دیدار به حدی بود که رهبر انقلاب و آقای علیاف با یکدیگر به زبان آذری هم سخن میگفتند و احوالپرسیها را با زبان آذری انجام میدادند.
مقامات کشورمان علاوه بر فرصتهای اقتصادی این سفر، فرصت مهم تری برای تحکیم پیوندهای فرهنگی تهران-باکو دارند. با توجه به حجم عظیم تروریستهای تکفیری وارداتی از شمال قفقاز به سوریه، جامعه شیعیان باکو در منطقه قفقاز یک ظرفیت بینظیر برای جلوگیری از رشد تفکرات افراطی و گسترش اسلام رحمانی در این منطقه و امتداد آن تا روسیه است.
مقامات آذربایجان باید این نکته را دریابند که حرکتهای سرکوبگرانه با حمایت صهیونیستها در جامعه شیعی این کشور، فضا را برای گسترش وهابیت و فعالیت گروههای تکفیری و افراطی فراهم خواهد کرد.
[1] خطر ظهور تکفیریها در دومین کشور شیعه جهان - 1392 ، پایگاه خبری تحلیلی مشرق
[2] مقامات جمهوری آذربایجان: به دنبال تجزیه ایران هستیم - 1390 ، پایگاه خبری تابناک
[3] 'پهپاد اسرائیلی' از یک همسایه شمالی پرواز کرده بود - 1393 ، بیبیسی
[4] دولت آذربایجان زیارت حرم خواهر امامرضا(ع) را ممنوع کرد - 1394 پایگاه خبری تحلیلی مشرق
[2] مقامات جمهوری آذربایجان: به دنبال تجزیه ایران هستیم - 1390 ، پایگاه خبری تابناک
[3] 'پهپاد اسرائیلی' از یک همسایه شمالی پرواز کرده بود - 1393 ، بیبیسی
[4] دولت آذربایجان زیارت حرم خواهر امامرضا(ع) را ممنوع کرد - 1394 پایگاه خبری تحلیلی مشرق